تلخ ترین اتفاقی که برای هر فردی ممکن است رخ دهد ؛ مرگ عزیزانش است. سوگ یکی از دردناک ترین تجربیات زندگی است که هر فرد ممکن است با آن روبه رو شود که برای عده ای از افراد می تواند این غم تا پایان عمرشان ادامه داشته باشد و در چنین مواقعی، احساسات مختلفی از قبیل : رنج، افسردگی، خشم و حتی احساس گناه می تواند به ما منتقل شود و به عنوان یک تجربه عمیق در ذهن و قلب ما باقی بماند. ما در این مقاله، به بررسی مراحل مختلف پذیرش و راه کارهای موثر برای کنار آمدن با رنج مرگ عزیزان می پردازیم.
قبول مرگ عزیزان، به معنای فراموش کردن آن ها نیست، بلکه به معنای یادگیری زندگی، با نبود آن هاست ؛ البته که با گذر زمان، غم و اندوه کمتر می شود و خاطرات خوب جایگزین آن می شوند و پذیرش این واقعیت که مرگ بخشی از زندگی است، به شما کمک می کند تا به زندگی خود ادامه دهید و به دنبال خوشبختی بگردید.
پذیرش واقعیت مرگ
پذیرش واقعیت مرگ دشوارترین قدم در مسیر کنار آمدن با غم و فراق است و در ابتدا ممکن است که پذیرش این واقعیت برای ما غیر ممکن به نظر برسد. احساس ناباوری، انکار، عدم پذیرش در روزهای اول و گاها پیش آمده در ماه های اول کاملا طبیعی است و این واکنش ها، به فرد کمک می کند تا به تدریج با شدت غم کنار بیاید، اما باید این مورد را هم در نظر داشته باشیم که پذیرش این واقعیت که عزیز ما دیگر در این جهان حضور ندارد، نیازمند زمان و تحمل است که بسیاری از افراد در این مرحله احساس می کنند که زندگی دیگر معنایی ندارد و این احساسات، بخشی از روند سوگواری است و باید به خودمان اجازه دهیم که این احساسات را تجربه کنیم.
مدیریت احساسات و واکنش های اولیه
پس از قبول واقعیت مرگ، نوبت به مدیریت احساسات پیچیده و دردناکی است که پس از فقدان فرد به سراغ ما می آید. احساساتی مثل غم سنگین، خشم، گناه و ناامیدی و …. این احساسات تا یک جایی طبیعی و قابل قبول هستند ؛ اما اگر باعث شوند فرد مدت زمان زیادی در این احساسات باقی بماند، می تواند به خود شخص و زندگی او آسیب های جدی بزنند.
هر انسانی هم به شکل خاصی با این احساسات مواجه می شود. باید در نظر داشته باشیم که همه ی انسان ها با هم متفاوت هستند و نوع سوگواری شان با هم فرق می کند. یکی از بهترین راه ها برای مدیریت این احساسات، صحبت کردن در مورد غم ایجاد شده است ؛ اینکه بتوانیم احساس خود را بازگو کنیم، به ما کمک می کند تا با آن کنار بیاییم. علاوه بر صحبت کردن، انجام فعالیت هایی که به ما احساس آرامش می دهند، هم می تواند موثر باشد مثل : ورزش کردن، انجام مدیتیشن های مختلف، یوگا
مراحل رویارویی با سوگ
انکار : در این مرحله، ممکن است فرد واقعیت از دست دادن عزیز خود را انکار کند. این واکنش به دلیل شوک ناشی از مواجهه با حقیقت است.
خشم : پس از مرحله انکار، فرد دچار خشم می شود و احساس می کند این وضعیت ناعادلانه است.
چانه زنی : در این مرحله، فرد دچار حسرت و پشیمانی می شود و ممکن است تلاش کند تا با واقعیت به نوعی مذاکره کند.
افسردگی : پس از درک واقعیت، فرد دچار افسردگی می شود و احساس ناامیدی را تجربه می کند.
پذیرش : در نهایت، فرد به مرحله پذیرش می رسد و به این باور می رسد که مرگ جزئی از زندگی است و باید با آن کنار بیاید.
راه کار های کنار آمدن با سوگ عزیزان
سوگ یک فرآیندی است که غم حاصل از آن، اگر که مدیریت و جهت دهی نشود ؛ می تواند زندگی فرد را دچار اختلال کند و داشتن آرامش را برای او به یک آرزو تبدیل کند. بنابراین راه کار های کنار آمدن با این واقعه سوگ و غم آن خیلی مهم و ضروری است.
یادآوری و بزرگداشت عزیز از دست رفته
یکی از روش های موثر برای کنار آمدن با سوگ عزیزان، حفظ یاد و خاطره آن هاست. این کار به ما کمک می کند تا با فقدان عزیزان مان بهتر کنار آمده و به نوعی احساس کنیم که آن ها هنوز بخشی از زندگی ما هستند. این یادآوری ها می تواند به شکل های مختلف انجام شود، از برگزاری مراسم یادبود گرفته تا نگه داری از عکس ها و نوشتن خاطرات. همه این ها کمک می کند تا ارتباط خود را با عزیز از دست رفته حفظ کنیم و با زنده نگه داشتن یاد آن ها می توانیم، غم و اندوه خود را به شکل مثبتی مدیریت کنیم.
پیدا کردن معنا و هدف در زندگی پس از مرگ عزیزان
از دست دادن عزیزان ممکن است که باعث شود که زندگی به نظر بی معنا برسد و این احساس که زندگی دیگر ارزشی ندارد، در بسیاری از افراد تجربه می شود. یکی از مهم ترین قدم ها در پذیرش مرگ عزیزان، پیدا کردن معنای جدید در زندگی است. یافتن معنا پس از سوگ می تواند به شکل های مختلفی صورت بگیرد که انسان می تواند از این تجربه برای رشد خود استفاده کند. یافتن معنا و درک آن می تواند به ما کمک کند که به سوی آینده حرکت کنیم، انگیزه داشته باشیم و برای رسیدن به اهداف مات تلاش کنیم و در نهایت دیدی واقع بینانه تر و مثبت تر به زندگی بیابیم.
یافتن معنا در زندگی پس از مرگ عزیزان به معنای فراموش کردن آن ها نیست، بلکه به معنای ادامه دادن زندگی با عشق و احترام به آن هاست.
پذیرش تغییرات در زندگی جدید
مرگ عزیزان به نوعی به معنای تغییر در زندگی است و بعد از این واقعه، زندگی ما هرگز به شکل سابق نخواهد بود. این تغییرات ممکن است در ابتدا به نظر غیر قابل تحمل برسند، اما با گذشت زمان لازم است که این تغییرات را پذیرفته و به زندگی جدید خود عادت کنیم. این مرحله نیازمند زمان و صبر است، اما با کنار آمدن این واقعیت که زندگی ادامه دارد و ما باید به سوی آینده حرکت کنیم، می توانیم به تدریج با این تغییرات به پذیرش رسیده و به زندگی ادامه دهیم، بدون فکر اینکه عزیزان از دست رفته را فراموش کرده ایم.
همدلی و حمایت از فرد سوگ دیده
در پروسه سوگواری و پذیرش مرگ عزیزان، فرد سوگ دیده را نباید تنها گذاشت. حمایت از دیگران می تواند به شدت کمک کننده باشد. صحبت با دوستان و اعضای خانواده می تواند به فرد غم دیده کمک کند که احساسات خود را بهتر شناخته و درک کند و از حمایت عاطفی دیگران هم بهره مند شود. این نکته را هم در نظر داشته باشید که این حمایت نباید به شیوه ای صورت گیرد که فرد را کلافه و معذب کند ؛ یعنی نباید جلوی سوگواری کردن او را بگیرید و باید اجازه بدهید خود را رها کرده و با این فقدان کنار بیاید. شما فقط به عنوان یک فرد حمایتگر و قوت قلب که به او نشان دهید در این پروسه تنها نیست، می توانید کنار او حضور داشته باشید.
درمان های روان شناختی برای کنار آمدن با غم سوگ
سوگواری یک فرآیند طبیعی و پیچیده ای است که پس از دست دادن یک عزیز تجربه می شود، البته که بسیاری از افراد می توانند با گذشت زمان این مرحله را پشت سر بگذراند، اما برخی ممکن است دچار مشکلات روحی و روانی شدید شده و به درمان های روان شناختی نیاز داشته باشند. این درمان ها می توانند به افراد کمک کنند تا با احساسات خود کنار بیایند، تا بتوانند زندگی خود ادامه دهند و از پیامدهای طولانی مدت سوگواری جلوگیری کنند.
سوگواری پیچیده و علائم آن
سوگواری برای عزیزان از دست رفته لازم است اما زمانی که سوگواری بیش از حد معمول طولانی شود و به زندگی روزمره فرد اختلال وارد کند، ممکن است به عنوان سوگواری پیچیده شناخته شود.
علائم سوگواری پیچیده :
افسردگی شدید
اضطراب شدید
اختلال در خواب
از دست دادن علاقه به فعالیت های روزمره
اختلال در روابط اجتماعی
عدم پذیرش واقعیت سوگ
باقی ماندن در گذشته و زندگی با خاطرات عزیز فوت شده
حال برای درمان این نوع سوگواری پیچیده می توان از راه های درمان روان شناختی که مستقیماً روی ذهن فرد تاثیر دارد، استفاده کرد. در زیر یه چندیم مورد از این راه کار ها می پردازیم :
کمک گرفتن از روانشناس و مشاوره رفتن
گاهی اوقات فرد سوگ دیده، غم ناشی از مرگ عزیزان را خود به تنهایی یا با کمک گرفتن از دیگران نمی تواند مدیریت کند و مدت هاست که نتوانسته با این رنج کنار بیاید ؛ اینجاست که می تواند برای بیان گفته ها و ناراحتی های خود از متخصصین روانشناس کمک بگیرد و جلسات مشاوره بگذراند.
شرکت در دور ه های آموزشی معنوی _ مهارتی
در فرآیند پیدا کردن معنای حاصل از رنج سوگ، فرد می تواند به موجودیت انسان و دلیل حضورش در دنیا فکر کند ؛ اینکه برای چه به این دنیا آمده ایم ؟ چه رسالتی داریم ؟ آیا با مرگ زندگی به اتمام می رسد ؟ و… . پیدا کردن جواب این سوالات و ورود به دنیای معنوی، خیلی می تواند برای کنار آمدن با غم حاصل از سوگ کمک کننده باشد. در این راستا می توانید از دوره های آموزشی معنوی مهارتی هم استفاده کنید.
شرکت در درمان های گروهی توسط روان درمانگر ها
وقتی فرد سوگ دیده به مرحله ای از بهبودی می رسد و می تواند ذهن خود را کنترل کند که افکار رفت و برگشتی غم او را تازه نکنند ؛ روان درمانگر ها فرد را در کنار دیگر افرادی که سوگ و غم آن را تجربه کردند، قرار می دهد. این کار می تواند به فرد نشان دهد که افراد دیگری هم هستند که این رنج را تجربه کردند و می خواهند که این غم را پشت سر بگذارند و او در این پروسه تنها نیست. گاهی هم دیدن غم دیگران باعث می شود که انسان به کوچک بودن غم خود پی ببرد و واقعا قدردان خداوند باشد.
درست است که اندوه نبودن عزیزی که تا دیروز در کنار ما بوده، خیلی سخت و دردناک است. انگار فشار سنگینی قلب آدم را فرا می گیرد اما می توان با وجود این رنج مجدد به زندگی عادی خود بازگشت و عزیز از دست رفته را هم از یاد نبرد. قبول این واقعیت که غم بخشی از زندگی ماست، به ما کمک می کند که به تدریج به زندگی عادی برگردیم و به آرامش درونی دست پیدا کنیم. این بازگشت به زندگی عادی ممکن است به تدریج و با گام های کوچک اتفاق بیافتد. زندگی در جریان است و باید به پذیرش این جمله رسید که :
در کنار هر از دست رفتنی یک به دست آوردنی هست و هر مرگ، تولدی را هم در پی دارد.
از شما دعوت می کنم تا درباره تجربه هایی که داشتید و داستان های شخصی خود از پذیرش غم مرگ عزیزان برایمان بنویسید، زیرا داستان شما شاید بتواند به دیگران کمک کند تا در این فرآیند سخت، این مسیر را با اطمینان بیشتری طی کنند و از تجربیات شما استفاده کنند.
در ادامه شما می توانید با به اشتراک گذاشتن تجربیات خود نه تنها به دیگران کمک کنید، بلکه می تواند به شما در پذیرش بهتر احساستان کمک کند، که با نوشتن و به اشتراک گذاشتن داستان خود، می توانید حس همدردی را ایجاد کنید و به دیگران نشان دهید که در این مسیر تنها نیستید.
از شما می خواهم در نوشتن تجربیات خود به سوالات زیر پاسخ دهید:
- وقتی با مرگ عزیزتان مواجه شدید چه احساسی داشتید ؟
- در فرآیند پذیرش غم چه مراحلی را طی کردید ؟
- چه راه کار هایی به شما کمک کرد تا با غم کنار بیایید ؟
- آیا حمایت خانواده و دوستان برای شما مفید بود ؟ چگونه ؟
- چه توصیه ای برای دیگران که در حال گذراندن رنج سوگ هستند ؛ دارید؟
نتیجه گیری :
پذیرش غم مرگ عزیزان فرآیندی دشوار و سخت است و نیازمند گذر زمان و صبر است و این روند شامل مراحل مختلفی است که هر فرد به گونه ای خاص آن را تجربه می کند. پذیرش احساسات، صحبت کردن در مورد آن ها، نگه داشتن یاد و خاطره عزیزان، کنار آمدن با واقعیت مرگ، حمایت اطرافیان و پیدا کردن معنا در زندگی، همگی این ها راه کار هایی هستند که می توانند به ما کمک کنند تا با این رنج کنار بیاییم و به تدریج به آرامش درونی دست پیدا کنیم. مهم ترین نکته در این مسیر این است که به خود اجازه دهیم که این فرآیند را طی کنیم و از کمک های دیگران بهره مند شویم. از طرفی پذیرش غم نه تنها به ما کمک می کند که با فقدان عزیزان کنار بیاییم، بلکه می تواند به ما دید عمیق و معنوی نسبت به زندگی بدهد و هر چند که این رنج با ما همراه خواهد بود، اما با گذر زمان یادآوری لحظات خوش و پذیرش واقعیت، به ما کمک می کند تا زندگی را با آرامش بیشتری ادامه دهیم.